تو را بازی می کنم ، پس هستم!
نقطه نظر/ 2
بازی" کلفت ها"
نقطه نظری بر کلفت های ژان ژنه
ژان ژنه نویسنده ، نمایشنامه نویس و شاعرفرانسوی است که با روحیات خاص خود در زندگی عادی دوام نیاورد و به سرکشی های زیادی دست زد و در۱۵ سالگی به «مستعمرهی تأدیبی مترِی» فرستاده شد . وی از ۲ سپتامبر ۱۹۲۶ تا ۱ مارس ۱۹۲۹ در آنجا بازداشت بود. او در کتاب «معجزهی گل سرخ»( ۱۹۴۶) گزارشی از این دوران بازداشت میدهد که در ۱۸ سالگی با پیوستنش به لژیون خارجی به پایان رسید.
پس از آن نیز ژنه بدلیل بدرفتاری ها و ناهنجاری های اخلاقی دیگر خود بارها به زندان کشانده شد و نخستین شعرش، "نکوهش مرگ"، را در آنجا سرود و به هزینهی شخصی چاپ کرد، و رمان "بانوی گلهای ما" را نوشت (۱۹۴۴). وی در پاریس پس از دوندگی خود را به ژان کوکتو شناساند؛ کسی که تحت تاثیر نوشتار ژنه قرار گرفت. کوکتو از روابطش بهره گرفت تا رمان ژنه را به چاپ برساند و در سال ۱۹۴۹، هنگامی که ژنه زیر سایهی تهدید اعدام بعد از ده محکومیت قرار داشت، کوکتو و دیگر چهرههای سرشناس همچون ژان پل سارتر و پابلو پیکاسو، در اقدامی موفقیتآمیز به رییسجمهور فرانسه طومار نوشتند تا حکم به تعلیق در آید. نمونه رمان های ژنه ،بانوی گل های ما ،معجزه گل سرخ ، زندانی عشق ،مراسم خاکسپاری ، روزنامه نگاری های دزد و نمایشنامه هایش ؛ نظارت بالا ،بالکن ها، سیاهان ،کلفت ها،خوب ها و پرده ها است.ژنه فعالیت های سیاسی و اجتماعی گسترده ای داشت که از نمونه های برجسته ی آن می توان به فعالیتش با فوکو و سارتر در اعتراض به رفتار وحشیانهی پلیس با الجزایریهای پاریس همکاری کرد؛ پدیدهای که از زمان جنگ استقلال الجزایر دوام داشت
خلاصه کلفت ها :
کلفت ها سرگذشت دو مستخدمی است که با حسی دوگانه با خانم خود درحال زندگی هستند .آنها بیشتر عمر خود را با زنی گذرانده اند که هم به او عشق می ورزند و هم از او متنفرند، این حس دو گانه آنها را تاجایی می کشاند که با ارسال نامه های جعلی، معشوقه ی خانم خود را به زندان می اندازند و پس از آنکه وی به دلیل عدم مدارک کافی در حال آزاد شدن است تصمیم به کشتن خانم می گیرند اما در این تصمیم و برنامه ریزی نیز ناموفق می مانند و در نهایت یکی از آن دو کلفت دست به خودکشی می زند و آن دیگری در رویای رسیدن به جاه و جلال رویایی نمایش را به پایان می رساند!
نقطه نظر :
در این نمایش نامه ما با ساختاری متفاوت مواجه ایم ، ساختار ضد تئاتربودن این نمایشنامه با تکنیک و شخصیت پردازی متفاوت آن شکل می گیرد. تکنیکی مبتنی بر بازی ! بازی شخصیت ها با یکدیگر و با خودشان ! البته باید گفت که تکنیک غالب آثار ژنه ، همین "بازی "است. تماشاگر در حین خواندن اثر و یا دیدن اجرای اثر، در حالی که جذب بازی در بازیهای جذاب ژنه است ، ناخودآگاه همه اصول ذهنی او توسط نویسنده زیر سوال می رود و گویی با نمایشی دروغین در حال دست و پنجه نرم کردن است !
در سایر نمایشنامه های ژنه هم این تکنیک "بازی" بارز است .مثلا در" نظارت عالیه" ، لوفران می خواهد نقش زاغی هم سلولی خود را بازی کند؛ در "کلفت ها" کلروسولانژ نقش مادام را بازی می کنند در نمایشنامه "سیاه ها "، سیاه پوست ها دوست دارند نقش سفیدها را جلوی تماشاگر سفید بازی کنند تا سیاهی تماشاگر سفید را نشان دهند و در" بالکن" ، افرادی که دوست دارند نقش آدمهای انقلابی و سرشناس بیرون را بازی کنند همه به نوعی گویای تفکر و دیدگاه وی است!
ژنه در ابتدای این نمایشنامه(کلفت ها) شرح مفصلی بر شخصیت ها و نحوه ی بازی آنها نوشته است .او به ظرافت رفتاری این شخصیت ها پرداخته .به نوع خاصی از گندیدگی شخصیتی،به اینکه افراد چه طور می توانند در حسرت آن دیگری بودن ،بمانند و بپوسند!
(دیالوگ هایی شبیه دیالوگ زیر نمایانگر این فضا هستند)
سولانژبر روی فرش می نشیند ، بر روی یک جفت کفش روباز ورنی تف می کند و مشغول واکس زدن آنها می شود .
کلر: از شما خواسته ام تف نکنید ! دختر جان بگذارید همه ی تف هایتان در خودتان بماند و بگندد !
این میل گندیدگی یا حسرت آن دیگری بودن و فرار از خود بودن به شکلی که خود ژنه به آن پرداخته شکل می گیرد ! نوعی "دزدی" ! دزدی همدیگرو رفتن در قالب آن دیگری!
ژنه با ترفندی خاص فضایی را خلق می کند که بعد روانی پنهان یا سرکوب شده ی شخصیت هایش بروز پیدا کنند ، بیایند و در مقابل چشم تماشاگر ها بازی کنند و خود و فضای دلخواسته ی آنها را به تمسخر بکشند!
در طول نمایش رابطه های افراد با اشیاء نیز به زیرکی هر چه تمام تر پرداخته شده.رابطه ای که حاکی از این است که اشیاء خانه ی خانم حکم شیء مقدس را دارند که دست زدن به آنها برای کلفت ها گناه می باشد .
اصل تقدس زایی از آنجایی شکل می گیرد که کلفت ها(سولانژ و کلر) بر این باورند که اشیا ء در حکم تابویی هستند که نزدیک شدن و استفاده از آنها مجازات در پی دارد!
کلر:همه ی کلک ها بی فایده بود ،ما نفرین شده ایم!
سولانژ: نفرین شده؟بازم داری چرند می گی!
کلر: تو منظورم را خوب می فهمی.خودت خوب می دونی که اشیاء تنهایمان گذاشتتند!
سولانژ:اشیاء کاری به کار ما ندارند!
کلر:تنها کار اشیاء خیانت به ماست!
نمایشنامه کلفت ها می تواند تمثیلی از واقعیت های موجود باشد !ما در طول نمایشنامه با مثلثی انسانی روبرو هستیم که سه راس آنر کلر، سولانژ و خانم در بر گرفته اند .مثلثی که مدام دارد می چرخد و قاعده ی چرخش خودرا بر مبنای" آن دیگری بودن " گذاشته است!
در این چرخش ،گاه کلر ،خانم می شود ،گاه سولانژ ،کلر و گاه بر عکس خانم خود را در حد یک کلفت پایین می کشد وبا آنها د مخور می شود و گرانبها ترین لباس خود را به آنها می بخشد و خود را از شر "خانم خانه بودن" نجات می دهد!
نمادین بودن کار ژنه معمولا با استفاده از اشیاء شکل می گیرد !استفاده از آینه در کار ژنه این نماد گرایی را به حد اعلاء می رساند .آینه در حقیقت خلا واقعیت را تشدید می کند !خلائی که در طول نمایش با چرخش های عاطفی، و ماندن بین دوحس نفرت و عشق کلفت ها به اوج می رسد .حس هایی که در از رویا به واقعیت پیوند می خورند و گاه نیز بر عکس ازواقعیت به رویا!
اگر حقیقت را آرمان و آرزوی آن سه نفر فرض کنیم ، واقعیت همان بازی دروغینی می شود که سعی در پردازش آرمان و آرزو برای تماشاگر را دارد !
وفاداری و خیانت ، مرگ و زندگی ،عشق و نفرت ؛ توهم و واقعیت از تقابل های دو تایی نهفته در فضای نمایش و شخصیت هایی است که در حال مبارزه با خود و دیگری نمایش را شکل می دهند !
در طول نمایش ما با حقیقتی روبرو می شویم که واقعیت جامعه بورژووازی است ، گویی کلفت ها قدرت کشتن خانم خانه را ندارند و وقتی پی به این اصل می برند در عالم رویا دست به کشتن خانم خیالی (یکی از کلفت ها) می زنند و نمایش با مرگ یک کلفت و پیروزی آن دیگری و غرق شدن در رویای بودن ولو به قیمت "آن دیگری بودن" تمام می شود!